جیگر مامان امیرحسینجیگر مامان امیرحسین، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

عشق من امیرحسین

مامانو ببخش عزيزم

سلام پسر قشنگم منو ببخش كه نتونستم زياد به وبلاگت سر بزنم و به روزش كنم آخه يكم گرفتار بودم درس و كارم با هم قاطي شده بود و فرصت رسيدن به وبلاگ قشنگتو نداشتم . قربونت برم شما امسال ميري كلاس اول سال پيش پيش دبستاني رو با موفقيت گذروندي و حالا داري يواش يواش براي مدرست آماده ميشي الهي مامان فدات بشه عزيزم مرد من عشق من ... ...
4 خرداد 1395

داره عید میشه گلم

سلام عزیز دل من سلام عمر من داره یواش یواش عید میشه یکم به مامان حق بده درس و دانشگاه وکار باعث شده دیر به دیر بیام  به وبلاگت سر بزنم اما قول میدم بعد از عید با عکسهای قشنگ و حرفهای قشنگت بیام اینجا عزیز دلم شما خیلی شیطون شدی خیلی زیاد مامان بزرگت داره یواش یواش از نگه داشتن شما خسته میشه گلم . امیدورام سال خوبی داشته باشی و توی سال جدید همیشه سلامت و شاد باشی دوست دارم عشق مامان. ...
25 اسفند 1392

عذرخواهی مامان

سلام عشق من سلام عسل من مامان خیلی ناراحته که این چند روز نمی تونه به وبلاگت سر بزنه آخه امتحانامک شروع شده و دارم درس میخونم بعدشم یکم مریض بودم و نتونستم بیام اداره ولی قول میدم به همین زودی ها بیام سراغ وبلاگت قول مردونه میدم ههههههههههه دورت بگرده مامان که خیلی آقا شدی عسیسم. ...
14 دی 1392

شب یلدا

سلام امید زندگی من سلام قشنگترین هدیه خدا به من دوست دارم خوشمل من امشب شب یلدا هستش و من و شما و بابایی خونه عزیز دعوتیم امیدوارم امشب بهت خوش بگذره آخه دورت شلوغ میشه و حسابی مشغول شیرین کاری کردن میشی گل من . میخوام یه چند روز مرخصی بگیرم و پیشت بمونم تا شما یکم خوشحال بشی میدونم این کار کردن من باعث شده تو اذیت بشی ولی چیکار میشه کرد گل من اما اما اما تو باید بدونی من چقدر دوست دارم و همه این زحمتها به خاطر آینده خودته گل مامان.دوست دارم هزارتا. ...
30 آذر 1392

درد دل مامان

سلام جگر من این چند وقت مامان خیلی سرش شلوغه هم کار اداره و هم کار خونه و نگهداری شما و هم درس و امتحان حسابی کلافم کرده عمر من  اما از شما معذرت می خوام به خاطر اینکه بعضی وقتها از فرط خستگی مجبورم یکم تورو دعوا کنم خدایی تو خیل یشیطون شدی و از سر و کله من همش در حال بالا رفتنی عزیزم . اما من دوست دارم اندازه یک دنیا ...
24 آذر 1392

بدون عنوان

سلام عشق مامان سلام عمرمامان امروز اومدم تا چند تا عکس که دایی جونت دیشب ازت گرفت برات بزارم تو وبلاگت عشق من میدونی چقدر شیرین شدی مثل آدم بزرگها حرف میزنی  همه قربون صدقه تو میرن . دیشب اینقدر شیرین شده بودی که زنداییت بردت خونشون و این بلارو سرت آورد نمیدونی چقدر خندیدیم و خودت کیف کرده بودی. اینجا هنوز پسملی بودم و هی داشتم فیگور میگرفتم و اینجا تبدیل شدم به خاله موشه هههههههههههههههههه     و دوباره اینجا از مرحله دخمل بودن در اومدم و شدم عشق مامانم امیر حسین   ولی هنوز دست از شیطنت بر نداشتم ههههههههههههههههههههه ...
20 آذر 1392

چند تا عکس دیگه از نی نی بودنم

سلام عزیز دل مامان دوست دارم گل پسرم هنوز عکسهای جدیدتو نریختم روی کامپیوترم به محض اینکه بریزم میزارم تو وبلاگت تا همه ببیند چقدر بزرگ شدی بازم تعجب کردم هههههههههههههههههههه اینجا هم همینطور میدونید چیه من هر وقت دوربین میدیدم تعجب میکردم امیرحسین دانشمند و درس خوان وووووووووووووووو خندان و باز هم شاهکاری از پدر و مادر در جهت خنک نمودن کله من اینم یه عکس دیگه از تولدم البته با زیر شلواری     ...
17 آذر 1392

عکسهای خاطره انگیز

گل مامان چند تا عکس از یواش یواش بزرگ شدنت میزارم اینم هنری مشترک از مامان و بابا جهت زیباسازی کله من هههههههههههه و اینجا تولد یک سالگی من تو خونه خاله جونم البته ناگفته نماند خانوادگی بود مهمون نداشتیم   من هنوزم این ماشین رو دارم و هنوز کلی ازش کار میکشم هههههههههههههههه ...
16 آذر 1392